خاطرات یاسین
خاطرات یاسین

خاطرات یاسین

15 خرداد 93

سلام. خوبین؟جاتون خالی  پنجشنبه به اتفاق خانواده رفتیم حوض ماهی.ساعت 5 صبح راه افتادیم و حدود 7 صبح اونجا بودیم.خیلی جای قشنگی بود و خیلی خوش گذشت و جالب اینکه وقتی رسیدیم اونجا من تازه فهمیدم اونجا مکانیه که ایه 158 سوره مبارکه بقره اتفاق افتاده.ماجرا اینه که:

روزی  یکی از پیامبران خدا به نام عزیر از کنار شهر ویرانی عبور می کردند .سوالی می پرسند که:چگونه ممکن است خدا این مردگان را دوباره زنده کند؟

خدا او را صد سال میمیراند و اورا زنده میکند؟سپس از او می پرسد :چه مدته که اینجا درنگ کردی؟عزیر جواب می دهد ساعتی یا مقداری از روز.خدا به او می گوید:بلکه صد سال است.نگاه کن به الاغت که چگونه ذره های پراکنده او به هم میچسبد و چگونه گوشت او را می پوشاندو نگاه کن به غذایت که ذره ای تغییر نیافته.و عزیر جواب می دهد اعلم ان الله علی کل شی قدیر.قطعا خدا بر هر چیز تواناست.

حالا ما رفته بودیم به مکان این اتفاق.

اینا هم یه سری عکسه که اونجا گرفتم.







بعد از ظهر هم به خاطر نذر عموی یاسین حلوای خرمایی عمه جان درست کردند که خیلی خوش مزه بود و مسابقه تزیین حلوا اون وسط داشتیم .هر کی میخواست یه جور نقش بده رو حلوا.....یکی  خونه ٰیکی اسکت ٰیکی درخت خرما ٰیکی درخت چنارٰ  این تریین هم ابتکار بابای یاسینه.





این عکس هم مربوط  به سفر یکروزه ما به جبل هست که حدود یک ماه پیش رفتیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
z جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:15 http://newdentistry.blogfa.com

azizamm yasine khaleeeeee rafte bala derakht jigareto bokholammmmmmmmm buuuuuuuuuusssss

جای شما خالی خاله

مائده دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:48

دلمون براتون تنگ شده ماه رمضانتان مبارک * هنرهای دایی نزارین میدزدنش

سلام گلم.ممنون که سر زدین .ماه رمضان شما و خانواده گرامی مبارک.یا علی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد