خاطرات یاسین
خاطرات یاسین

خاطرات یاسین

11ماه گذشت:
بعضیا دلشون شکست
بعضیا دل شکوندن
خیلیا عاشق شدن وخیلیا تنها
خیلیا از بینمون رفتن
خیلیا بینمون اومدن
گریه کردیم وخندیدیم
زندگی بر خلاف آرزوهامون گذشت
تقریبا4روزمونده
4روز از همه اون خاطره ها،
آرزودارم نوروزی که پیش روداری آغاز روزهایی باشد که آرزو داری.(آمین)

باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید

باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز هم رنگین کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سودای ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
یا مقلب القلوب

یا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعید
باز هم سال جدید
باز هم لاله عشق
خنده و بیم و امید

عید شما مبارک

تعجب نکنید

این عکس مربوط به هفته اول مهر امساله.به خاطر همین لباسای یاسین اینقدر کمه.مامانی یاسین که صبر نداشتند 19 مهر تولد یاسین بشه همون هفته اول مهر این موتور را برای یاسین کادو خریدند.البته الان که 20 اسفنده اقا یاسین شیطون موتورشا از وسط به دو قسمت تقسیم کرده وهر روز با جعبه ابزاری که براش خریدیم بهش ور میره و میگه:میخوام درس کنم.اولا میگفت:ددس کنم.ولی روز به روز زبونش بهتر وشیرین تر میشه.