خاطرات یاسین
خاطرات یاسین

خاطرات یاسین

حلول ماه رجب و ولادت با سعادت امام محمد باقر علیه مبارک باد.






از روشنی طلعت رخشنده «باقر»   ***   شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر
در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز   ***   گردید عیان ماه تمام از رخ باقر

منشق شده از نور «علیّ بن حسین» است    ***   این نور که نورانی از او گشته ضمائر
بر «فاطمه بنت حسن» بس بُوَد این فخر   ***    کاورده پدید این مه تابنده باهر
«باقر» لقب و کنیه «اباجعفر» و او    ***   ربوده است لقب های دگر: هادی و شاکر
از هر بدی و عیب و زلل اوست مبرّ    ***   جان و تنش از «یُذبَّ عنکم» شده ظاهر
دریای علوم است و، زداینده اوهام   ***    گفتار حکیمانه او زیب منابر
از یک نفسش زنده کند صد چو مسیح   ***    از یک نظرش دیده اعمی شده باصر
یاد آمدش از چهره تابان محمّد   ***    با چشم بصیرت نگهش کرد چو «جابر»
عالم همه شد روشن از آن نور خدائی   ***    شد بارور از او شجر دین و شعائر
خوش باد، زمینی که هم آغوش شد او ر   ***    خوش آنکه به سوی حرمش گشته مسافر
دیگر غمی از محنت ایّام ندارد   ***    هرکس به حرمخانه او گشت مجاور
وصفش نتوان گفت «حسان» با سخنی چند  ***    چون، قصّه بلند است و زبان، الکن و قاصر
ای کاش که بالی بدهد عشق به من نیز   ***    تا سوی حریمش پرم از شوق چو طائر
تا کی بدهد بار به دربار وصالش   ***    جان بال سفر بسته، به لب آمده حاضر
گر اذن دهد، نیست کسی مانعِ راهم   ***    چون دفتر عشق است گذرنامه شاعر


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد