خاطرات یاسین
خاطرات یاسین

خاطرات یاسین

افت نماز


از شیخ رجبعلی خیاط نقل شده ‌است که:

  «شبی حوالی غروب از نزدیک مسجدی در اوایل خیابان سیروس تهران عبور می‌کردم - برای درک فضیلت نماز اول وقت - وارد شبستان مسجد شدم، دیدم شخصی مشغول اقامه نماز است و هاله‌ای از نور اطراف سر او را گرفته، پیش خود فکر کردم که بعد از نماز با او مأنوس شوم ببینم چه خصوصیاتی دارد که چنین حالتی در نماز برای او پدیدار است. پس از پایان نماز همراه او از مسجد خارج شدم. نزدیک در مسجد، وی با خادم مسجد بگو مگویی پیدا کرد و به او پرخاش کرد و به راه خود ادامه داد، پس از عصبانیت دیدم آن هاله نور از روی سرش محو شد!»
 
 "برگرفته از کتاب کیمیای محبت،‌ حجة الاسلام محمدی ری شهری،‌ با تصرف"

نظرات 1 + ارسال نظر
مطهر دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:49 http://modara.blogfa.com

با سلام و سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد